کاتب

 من شاعر نیستم
شاعر، نگاه مست دیوانهٔ توست
و من کاتبی دستپاچه
که دنبال شعر نگاهت می‌دود
و واژگانش را گم می‌کند...
دستانم
به دنبال طوفان سهمگین نگاهت
بر کاغذها می‌لغزند
و قلمم
از همراهی با آن حجم افسارگسیختهٔ مست
باز می‌ماند
و من
با نفس‌های بریده می‌دوم و می‌دوم
و به گرد شعر نگاهت هم نمی‌رسم...
و شعری باقی می‌ماند
خط‌خطی و آشفته
که به جای مستی چشمانت
آشوب دل عاشقم را
فاش می‌کند...

سراینده: تالین ساهاکیان
هم‌رسانی