بادبان‌هایت را برافراز

 ای ناخدا
ای هم‌سرنوشت
ای هم‌سفر
ای هم‌ساز
ای هم‌فردا
بادبان‌هایت را برافراز
اینجا جای ماندن نیست
 
بگذار تا با هم بگذریم
از این شبح‌دریاهای گِل گرفته
که بوی گند مرداب‌ها را می‌دهند
و سکون ملال‌آورمان
از ترس فرو رفتن
و فریب «امنیت»
که دیری است
ما را زنده به گور کرده است
 
نمی دانی مگر
روح طغیانگر ما
از جنس تندبادها و طوفان‌هاست
و رسیدن به آرامش‌های بعد از آن
و چشم دوختن به آن سوی غایت‌ها؟
نمی‌بینی مگر
خلق نشده‌ایم
برای تن دادن به کمتر از نهایت‌ها؟
 
بادبان‌هایت را برافراز
بگذار سوار شویم
بر تلاطم دریاهای راستین
بگذار بسپاریم خود را
به آغوش موج‌های پرطنین
که مرگشان مرگ است
و زندگی‌شان زندگی...
بگذار زنده باشیم...
بگذار در زندگی غرق شویم...
بادبان‌هایت را برافراز...

سراینده: تالین ساهاکیان
هم‌رسانی