تو جدال عشق و تقدیر
من و تو آوارهٔ شکها
یه لحظه نهیب تقدیر
یه لحظه عشق و تمنا...
وقتی از موندن میگیم
میونمون فاصلههاست
بغض همو نداشتن
پشت تمام خندههاست...
دفتر حوصلهٔ ما
پر از چوبخطهایِ انتظار
موعدِ تصمیم آخر
سر آمده هزاران بار...
روبروی من و تو
ایستادند آدمها و تقدیر
پشتِ سرِ جدایی
اشک و نالههای شبگیر...
برای خداحافظی
میزنه سرنوشت نهیب
میخواهیم بذاریم پشت سر
همه فرداهای پرفریب...
تو لحظهٔ وداع اما
میشه باز عقل فراموش
نگاه خیس من و تو
میکشن همو تو آغوش
میکشن همو تو آغوش
میکشن همو تو آغوش...
عشق پرتقلای ما
با عقل نمیشه همصدا
برای یه فردای دیگه
میکنه با اصرار تمنا...
تو جدال عشق و تقدیر
من و تو آوارهٔ شکها
یه لحظه نهیب تقدیر
یه لحظه عشق و تمنا...
سراینده: تالین ساهاکیان